۱۳۸۸/۰۸/۰۳

كلاغ


حرف مرا تنها از خودم بشنو


و بگذار تمام كلاغ ها ، از حسودي بميرند

۱۳۸۸/۰۷/۲۶

چون نیک بنگری


عشق به دیگری ، ابزاری است برای زیبا و زیباتر ساختن زندگی
آنان که سوگنامه های عاشقانه می سازند ، نویسندگانند و اهل قلم
و آنان که عشق را ، مستمسکی می کنن برای پنهان داشتن ناتوانایی های خویش
درمانده و بیمارند

عشق به میهن و ملت ، ابزاری است برای وصول به آزادی ،
عدالت و صلحی پایدار در سراسر جهان
آنان که عشق به میهن و ملت خود را دستاویزی می کنند
برای تجاوز به حقوق ملت ها و سرزمین های دیگران
دیوانگانی هستند بایسته ی زنجیرهای گران
یا شایسته ی شفا

عشق به خدا ابزاری است برای تزکیه ی نفس
و تعالی بخشیدن به روح
آنان که عشق به خدا را ...

۱۳۸۸/۰۷/۱۸

نا معادله


ای کاش ، ای کاش ، ای کاش
داوری ، داوری ، داوری
در کار ، در کار ، در کار
بـــود

کاشکی ، کاشکی ، کاشکی
قضاوتی ، قضاوتی ، قضاوتی
در کار ، در کار ، در کار
بـــود


پی نوشت :دارم با آهنگ های محسن نامجو زندگی می کنم

۱۳۸۸/۰۷/۱۰

Recycle Bin بخاطر

روزی تو را می گیریم
با Shift
و Delete

و اینگونه حتی زباله دان تاریخ را هم آلوده نمی کنیم