۱۳۸۸/۰۹/۰۷

.... از دور

این تجربه ی سالیان من است از دوست داشتن انسانها
اعتماد به آنها
و سعی در شناختشان



به آدمها زیاد نزدیک نشو

از دور قشنگ تر به نظر می رسند



پی نوشت : ما دیگران را دیر می شناسیم ، خودمان را دیرتر


۱۳۸۸/۰۸/۲۶

بازي ، اما حقير


من ميدانم كه زندگي يك سر صحنه ي بازي است
من خوب آگاهم
اما بدان كه همه كس براي بازي هاي حقير آفريده نشده است
مرا به بازي كوچك شكست خوردگي مكشان

(نادر ابراهیمی)

۱۳۸۸/۰۸/۲۴

درباره ي الي

تا وقتي هستي ، باش

شايد تا به حال متوجه شده باشيد كه الهام (در مه) در وبلاگش رو بدون هيچ توضيحي تخته كرده
و به تذكرات كتبي و شفاهي (و چنانچه دم دستم بود كتك كاري) اينجانب توجهي نكرده
لذا من هم تهديد خود را عملي نموده
و اين پست و همه ي كامنت هاي فحش و بدوبيراهش را به الهام تقديم مي كنم


پي نوشت :
خودت خواستي الهام

۱۳۸۸/۰۸/۱۵

شبانه





آنکه هرگز نان به اندوه نخورد
و شب را به زاری سپری نساخت
شما را ای نیروهای آسمانی
هرگز هرگز نخواهد شناخت