منم دلم تابستونای دوران کودکی رو میخواد.تابستونایی که تو کوچه فوتبال بازی میکردیمو و کلی شیطنت داشتیم ما اون موقع ها حوض نداشتیم که بعد بازی بپریم توش و خنک شیم ولی باید حالی بده ها
سلام دوست عزیز آنها از تفکر میترسند واز کسانی که فکر میکنند پس تولید فکر کنیم وبلاگ خوب و پرباری دارین خوشحال میشم در راه آزادی و آگاهی با هم همکاری کنیم اگه مایل بودین تبادل لینک کنیم اگه خواستین منو به اسم آگاهی لینک کنین و خودتون هم بگین به چه اسمی لینکتون کنم ممنون میشم مصلحت امروز ایران در دستهای ماست. آیندهی ایران در سر زانوان ماست که نمیخواهیم در برابر شنیعترین استبداد عصر خویش زانو بزنیم. استبدادی که نه بر تن ما که میخواهد بر جان ما حاکم شود.
منم دلم تابستونای دوران کودکی رو میخواد.تابستونایی که تو کوچه فوتبال بازی میکردیمو و کلی شیطنت داشتیم
پاسخ دادنحذفما اون موقع ها حوض نداشتیم که بعد بازی بپریم توش و خنک شیم ولی باید حالی بده ها
حوض نداشتیم ولی همیشه توی حیاط شلنگ آب رو روی سر همدیگه می گرفتیم ، آخ که چقدر حال می داد .
پاسخ دادنحذفدل من اما روزهای سرد زمستان با سوز سرما روی صورتم و سوزن سوزن باران روی پلک هام .
پاسخ دادنحذفما هم مث الهام اینا حوض نداشتیم ولی میرفتیم توی حیاط با شیلنگ به همدیگه آب میپاشیدیم. واقعن یادش بخیر. عجب لحظه های نابی بود.
پاسخ دادنحذفما نه شلنگ داشتیم نه حیاط
پاسخ دادنحذفآپارتمانی بودیم
ولی کل عمرمون رو تو استخر سپری کردیم:))
ولی عکستو دیدم یخم شد
کلییی کیف داد
ما هم مثل الهام و میلاد
پاسخ دادنحذفمن خنکی بی دریغ حوض رو میخوام
پاسخ دادنحذفولی روزهای گرم و سرد و معتدل و ابری و بارانی با مه غلیظ صبحگاهی کودکیم رو اصلا
من ولی هیچوقت توی آب حوض نبودم!
پاسخ دادنحذفسلام دوست عزیز آنها از تفکر میترسند واز کسانی که فکر میکنند پس تولید فکر کنیم وبلاگ خوب و پرباری دارین خوشحال میشم در راه آزادی و آگاهی با هم همکاری کنیم اگه مایل بودین تبادل لینک کنیم اگه خواستین منو به اسم آگاهی لینک کنین و خودتون هم بگین به چه اسمی لینکتون کنم ممنون میشم
پاسخ دادنحذفمصلحت امروز ایران در دستهای ماست. آیندهی ایران در سر زانوان ماست که نمیخواهیم در برابر شنیعترین استبداد عصر خویش زانو بزنیم. استبدادی که نه بر تن ما که میخواهد بر جان ما حاکم شود.
سلام
پاسخ دادنحذفچی بکم؟؟ ... فقط میتونم بگم مطالبت عالی بود ...
آخ گفتی...
پاسخ دادنحذفچقدر دلم برای اون حوض آبی تنگ شده.واسه وقتایی که روزهای گرم تابستان با دوچرخه ام طوافش میکردم و گیلاسهای تازه زیباترین زینت گوشهایم بود...
يه هندونه كم داره
پاسخ دادنحذفامان از دست ریدر که نمی ذاره به وبلاگ سر بزنیم.
پاسخ دادنحذفيادش به خير
پاسخ دادنحذف