۱۳۹۰/۰۱/۲۸

چشم به راه



پیش از آنکه پیر شوی، چشم از این راه بردار
انتظار، حرمت موهای سپید را هم نگه نمی دارد

۵ نظر:

  1. انتظار...
    حداقل کسی که منتظره یه جایی میفهمه که باید ادامه بده یا نه ...اما یه چیز بدتری هم هست میدونی اون چیه؟!!!
    اون که یه شبی یا یه صبحی!!!! یه اتفاقی برات بیافته!!! مثلا یه روز پاییزی....مثلا می تونه شب یا صبح یه روز مقدسم باشه...مثلا می تونه واسه چند سال پیشم باشه...
    بعد ....بعد ....بعد
    بعد ازون اتفاق تو مثلا می خوابی بعد بعد
    خواب می بینی بعد....
    دیگه ازون روز به بعد خیلی چیزا تو زندگیت...
    بعد با اتفاقایی که تو زندگیت میفته ...عادی و عجیب تو خیلی چیزا قدرت تشخیصتو از دست میدی مثل یه بچه!!!
    مثلا اینکه کی دوسته کی دو...(واو نداره)
    یا همون خوابی که بعدش دیدی رویای صادقه بود یا....
    حالا دیدی یه چیز بالاتر از انتظارم هست...

    پاسخحذف
  2. راستی اون اتفاقو بد نگفتما اتفاقا خیلی برات شیرینه...
    اون از دست دادن قدرت تشخیصو گفتم

    پاسخحذف
  3. یا صبح یه روز قبل از یه روز مقدس.....
    اینو تو comment اولیم جا انداختم
    چند وقت پیش خیلی خیلی چند وقت پیش تو یکی از blogaye بچه ها(مریم بانو) یه پست با تاریخ همون روز دیدم اول اسم پستشم حل...!!!! بود
    پستش یه جوری بود ..... انگاری برای مریمم اون روز خیلی یه جوری بوده...به قول خودش!!!

    پاسخحذف
  4. چشم از راه بر میدارم
    دلی را که بر سر راه مانده چه کنم؟؟؟؟؟

    پاسخحذف
  5. گاهی انتظار خود عبادت است. گاهی ترجمان موهای سپید است. گاهی انتظار هویت آدمی می‌شود...

    پاسخحذف