۱۳۸۹/۰۱/۰۵

خلوت گزیده

                                    یاد باد آنکه سر کوی توام منزل بود        
                         دیده را روشنی از خاک درت حاصل بود
                                    راست چون سوسن و گل از اثر صحبت پاک     
                                        بر زبان بود مرا آن چه تو را در دل بود           
                                    دل چو از پیر خرد نقل معانی می‌کرد    
              عشق می‌گفت به شرح آن چه بر او مشکل بود
                                     آه از آن جور و تطاول که در این دامگه است        
                        آه از آن سوز و نیازی که در آن محفل بود
                                     در دلم بود که بی دوست نباشم هرگز       
                                                                 چه توان کرد که سعی من و دل باطل بود

۱۵ نظر:

  1. ***


    نرفتیم و آرزوی اول شدن در اینجا به دلمون نموند !

    ....

    یاد باد آنکه سر کوی توام منزل بود
    دیده را روشنی از خاک درت حاصل بود



    ***
    Elham
    ***

    پاسخ دادنحذف
  2. تیتر و عکس و شعر

    یعنی شاید تلفیق موسیقی و عکس و شعر

    یا شاید تلفیق شعر و عکس و شعر

    یا اصلن هر تلفیق دیگه‌ای

    مهم اینه که چسبید

    پاسخ دادنحذف
  3. انتخابت زيبا بود
    چه عنوان ،‌چه شعر و چه تصوير

    اما ...
    اما نمي دونم چرا دوست ندارم ديگه تو اين حال و هوا شعر بشنوم يا بخونم . قبلاً تسكينم مي داد مدتيه رنجم ميده يا مايوسم مي كنه

    نمي خوام دلخوشي بيخودي بدم
    اما گاهي واقعاً هر روز مي تونه يه اميد تازه بده براي دل آدم

    پاسخ دادنحذف
  4. "چه توان کرد که سعی من و دل باطل بود"

    ای بابا!!چه توان کرد!؟!؟

    پاسخ دادنحذف
  5. عشق می گفت به شرح آنچه بر او مشکل بود

    عشق هم عشق های قدیم! پای تخته همه چیز روز شرح می دادن الان دیگه عشق ها اشاره ای درس میدن نه تشریحی . حق التدریس شون هم بالاتره .

    پاسخ دادنحذف
  6. قشنگ بود. بازم عیدت مبارک

    پاسخ دادنحذف
  7. یاد باد...
    سال خوبی داشته باشی...!

    پاسخ دادنحذف
  8. دیدی آن قهقهه‌ی کبک خرامان حافظ/ که ز سرپنجه‌ی شاهین قضا غافل بود.
    غزل خوبی‌ست.

    پاسخ دادنحذف
  9. چرا باطل آخه ...



    در پناه حق

    پاسخ دادنحذف
  10. سلام واقعا يه دقيقه سكوت من حرف دارم حرفهاي من خيلي بي ربط به پست شما من خيلي دوست با يكي حرف بزنم ولي خيلي تنهام اما نه اونجوري كه شما فك مي كنيد من خيلي خسته شدم از همه چيز متنفرم از همه كس هم بدم مياد احساس مي كنم به پوچي رسيدم همه چيز برام تكراري هر چي تنوع ايجاد مي كنم باز هم به در بسته مي خورم اين فكر كه اخرش كه چي مياد سراغم نمي دونم چرا اينو نوشتم واقعا از شما معذرت ميخوام ولي اگه كسي بود خواست نظري بده بهم ايميل بزنهhobab_2468@.yahoo.com مرسي

    پاسخ دادنحذف
  11. احساسم میگه از همیشه بهتری : )
    کامنتت بهم حس خوبی داد
    مرسی

    پاسخ دادنحذف
  12. آفرین
    منم اغلب در جدال انتخاب همین راهم
    بماند که گاهی کم میارم...
    اما بهت تبریک میگم قاصدکم : )
    همینطوری محکم ادامه بده

    پاسخ دادنحذف
  13. سال نوت مبارک و پر دوست باد

    پاسخ دادنحذف
  14. آه . . . یاد باد :)


    سال نوت مبارک دوستم :*


    ببین سال جدید نبین آه بکشی ها :D

    پاسخ دادنحذف
  15. سلام بر شما!
    انتخاب خوبی بود.
    دمه شما گرم.

    پاسخ دادنحذف